مروری بر کتاب راه و رسم مربیگری با موضوع کوچینگ برای مدیران
عناوین این مقاله:
شما نیازمند عادت مربیگری هستید، نه مربیگری گاهبهگاه
چطور عادت مربیگری به شما کمک می کند مدیر بهتری باشید؟
هفت پرسش اساسی برای کسب عادت مربیگری
به چه چیز فکر میکنی؟ ایجاد فضا برای گفتگو
قدرتمندترین پرسش باز کوچینگی «و دیگر چه؟»
مشکل اصلیات الان چیست؟ حفظ تمرکز
چه میخواهی؟ یک پرسش عمیق و ساده
چطور میتوانم کمک کنم؟ همه ی مسئولیت را برندارید
اگر پاسخت به این مثبت است، به چه چیز پاسخ منفی میدهی؟ قدرت نه گفتن
چه چیزی برایت از همه مفیدتر بود؟ از خودت چه آموختی؟
تا بحال شده بهعنوان یک مدیر، دلتان بخواهد کمتر کار کنید، کمتر حرف بزنید و در عوض بیشتر اثرگذار و مفید باشید؟ شده به این فکر کنید که چطور میتوانید بهجای نصیحتکردن کارمندانتان و راهکار دادن به آنها بر قلبهایشان حکومت کنید؟ بهنظرتان چنین چیزی امکانپذیر است؟
شاید شما هم جزو مدیرانی باشید که به نصیحتکردن و مشاورهدادن عادت کردهاید و این راه را بهترین روش برای مدیریت تیم و کارکنانتان میدانید. واقعیت این است که با ظهور پدیدهای بهنام کوچینگ و رشد و توسعهی آن در تمام زمینهها چه فردی و چه سازمانی، این طرز فکر دیگر جایگاهی ندارد. همهی ما بهخوبی میدانیم که شنیدن نصیحت اصلا احساس خوبی تولید نمیکند. شاید برای مدتی نصیحت شما را بهکار بگیرند، اما دوباره به روشهای قبلی خودشان باز خواهند گشت.
دنیل گولمن، روانشناسی بود که حدود سال ۲۰۰۰ اولین قدم را با نوشتن مقالهی «رهبری، آنطور که نتیجه می دهد» در یافتن حلقهی گمشدهی کوچینگ برای مدیران و رهبران برداشت. او مربیگری را بهعنوان یکی از سبک های اصلی رهبری معرفی کرد و نشان داد این سبک بهطرز چشمگیری اثر مثبتی بر عملکرد و فرهنگ یک سازمان دارد.
در دورانی بهسر میبریم که همهی ما بیشتر از بیش گرفتاریم و انگار وقت نداریم سبکهای همیشگی خودمان را به چالش بکشیم و از اثرات مثبت اصل مربیگری بهرهمند شویم. انگار با اینکه کوچینگ بهعنوان یک سبک اصلی رهبری در حال شناختهشدن است، آنچنان هم در عمل اتفاق نمیافتد.
کتاب راه و رسم مربیگری که با عنوان عادت مربیگری نیز ترجمه شده، با این هدف نوشته شده که به شما کمک کند سبک مربیگری را یاد بگیرید و آن را به یک عادت همیشگی تبدیل کنید. عنوان اصلی این کتاب، این است:
The Coaching Habit: Say Less, Ask More & Change the Way You Lead Forever
انگار از همان روی جلدش دارد به شما میگوید کمتر حرف بزنید و بیشتر سوال بپرسید و برای همیشه روش مدیریت و رهبریتان را متحول کنید.
خب حاضرید راه و رسم مدیریتیتان را که شاید سالهاست با آن خو گرفتهاید، به امید نتایج اثربخشتر و کار کمتر تغییر دهید؟ این عادت برای بسیاری از مدیران جواب داده و من مطمئنم که برای شما هم نتیجهبخش خواهد بود. دقت کنید گفتم عادت؛ یعنی کاری که به بخشی از سبک زندگی شما تبدیل شده است. پس با من در مرور کتاب راه و رسم مربیگری همراه باشید تا نکات کلیدی این کتاب را بهطور خلاصه در اختیارتان قرار دهم.
شما نیازمند عادت مربیگری هستید، نه مربیگری گاهبهگاه
این امکان وجود دارد که قبلا کوچینگ را آموزش دیده و آن را بهعنوان یک سبک اصلی رهبری امتحان هم کرده باشید؛ اما باز هم آنطور که باید، مربیگری چندان اثربخشی را اعمال نکردهاید. از نظر مایکل بانگی استاینر این میتواند به سه دلیل عمده اتفاق بیفتد:
- آموزشی که دربارهی کوچینگ دیدهاید، زیادی نظری و کسلکننده و دور از واقعیتهای شغلی شما بوده.
- خودتان زیاد وقت صرف نکردهاید تا ببینید در عمل چطور باید آن را بهکار ببرید.
- احتمالا بهنظرتان نیامده، ولی تغییر این عادت که دیگران را کمتر نصیحت کنید و بیشتر از آنها سوال بپرسید، فوقالعاده کار سختی است.
شما سالها مشغول نصیحت کارمندانتان بودهاید و بابت آن تشویق و تحسین شده و پاداش هم گرفتهاید. از طرف دیگر وقتی سوال میپرسید، در مفیدبودنش تردید دارید. این افکار است که تغییر این عادت را برایتان سخت میکند.
سوال اینجاست که چطور این عادت را در خودم بپرورانم، طوری که به سبک رهبری من تبدیل شود؟ پاسخ این سوال را در کتابهایی مثل قدرت عادت چارلز داهیگ یا عادتهای اتمی جیمز کلیر بهطور کامل خواهید یافت. اما مایکل هم در یک فصل از کتاب راه و رسم مربیگری، خیلی مختصر و مفید، اصلیترین نکات دربارهی ساخت عادتها را به شما گفته و راه نهایی هم پیش پایتان میگذارد. او میگوید تغییر عادت نیازمند شناخت عادت قدیمی و تمرینات عمیق برای ایجاد عادت جدید است. در واقع فرمولی برای عادت جدید در آورده که در این جمله خلاصه میشود:
وقتی که این اتفاق میافتد (محرکی که مرا به عادت قبل وامیدارد) بهجای اینکه (عادت قدیمی را تکرار کنم) میخواهم (رفتار جدید را جایگزین کنم).
چطور عادت مربیگری به شما کمک می کند مدیر بهتری باشید؟
تا اینجا شاید این سوال برایتان پیش آمده باشد که اصلا چرا باید بخواهم عادت مربیگری را در خودم پرورش بدهم؟ من که مدیر موفقی هستم و پاداشم را میگیرم و کارم را میکنم؟
مایکل در کتابش پاسختان را اینگونه میدهد: ذات کوچینگ در کمک به دیگران و شکوفایی استعدادهایشان نهفته است. مطمئنم که شما متعهد به این هستید که به دیگران کمک کنید؛ اما بدون اینکه سبک هدایتتان مربیگری باشد، برایش سخت کوشیدهاید. سبک کوچینگ باعث میشود کمتر کار کنید، کمتر حرف بزنید و بیشتر اثرگذار باشید. جلوی وابستگی بیشازحد کارکنان را به خودتان بگیرید، حجم کاریتان شما را از پا درنیاورد و تمرکزتان بیشتر شود. طوری که شما و تیمتان فقط مشغول کاری باشید که واقعا اهمیت دارد. درنهایت اینکه شما را از دور باطل آشفتگی نجات میدهد که درنتیجهی آن کاری را انتخاب می کنید که اثرگذار و مهم است که این امر به تعهد بیشتر منجر میشود.
هفت پرسش اساسی برای کسب عادت مربیگری
اگر بتوانید یاد بگیرید که همین هفت پرسش اساسس و مهم را جایگزین نصیحتها قضاوتها و راهکارهایی کنید که تا الان به کارمندانتان ارائه میدادید، به شما قول میدهم رشد سبک کاریتان را شاهد خواهید بود. این پرسشهایی قدرتمند، نهتنها بهدرد کارکنان زیردست مستقیمتان میخورد، بلکه همهجای دیگر مثل ارتباط با مشتریها، تامینکنندهها، رئیسان، فرزندان و همسران نیز کار میکند. آن هفت پرسش اساسی اینها هستند:
به چه چیز فکر میکنی؟
یکی از دلایلی که باعث میشود مدیران نتوانند در اجرای سبک کوچینگ موفق شوند، این است که نمیدانند چطور شروع کنند. این پرسش راهی است برای باز کردن باب گفتگو. این پرسش آغازین قدرتمند، روند مکالمه را سریع و عمیق میکند. اینکه چطور سر صحبت را باز میکنید خیلی اهمیت دارد. وقتی ابتدای کار میپرسید به چه فکر میکنید، در انتظار یک مکالمهی واقعی باشید. این روش بینقصی برای بازکردن سر صحبت است.
قدرتمندترین پرسش کوچینگی «و دیگر چه؟»
باور کنید این سوال خواص جادویی دارد و بدون تلاش زیاد، برایتان از آب کره میگیرد. سوال: و دیگر چه در واقع به بهترین پرسش کوچینگ در دنیا معروف شده است. وقتی آن را بهکار ببرید، از قدرتش به شگفت خواهید آمد. پندهای شما آنقدرها که خودتان فکر میکنید برای دیگران سودمندی ندارد. هیولای نصیحت را رام کنید. کمتر حرف بزنید و بیشتر بپرسید.
مشکل اصلیات الان چیست؟ حفظ تمرکز
با پرسیدن سوال کانونی «مشکل اصلیات الان چیست» روی مشکل اصلی تمرکز میکنید، نه مشکل اول. با این روش از صرف وقت و زحمت زیاد برای حل مشکل اشتباه، جلوگیری میکنید. شما باید مراقب باشید تا در اولین مشکلی که مطرح میشود گیر نکنید و مشکل اصلی را با کنجکاوی بیشتر بفهمید. پرسش کانونی برای همین پرسیده میشود. طبیعی است که وقتی بهجای نصیحت کردن و راهکار دادن طبق عادت قدیمی، سعی میکنید سوال بپرسید، احساس نگرانی کنید. اما شما در جای درستی قرار گرفتهاید.
چه میخواهی؟ یک پرسش عمیق و ساده
پرسیدن این پرسش بنیادی که شما واقعا چه میخواهید معمولا آدمها را در جا میخکوب میکند. این سوال از اعماق روابط انسانهای بالغ، صحبت به میان میآورد. خیلی از اوقات ما در توهم این هستیم که میدانیم خواستهی واقعی طرف مقابل چیست. این باعث میشود زمینه برای مشاجرات زیادی فراهم شود. با شفافشدن اینکه واقعا او چه میخواهد، جلوی هر گونه مشاجره گرفته و مکالمهی شما به یک مکالمهی عمیق بالغانه تبدیل میشود.
چطور میتوانم کمک کنم؟ همهی مسئولیت را برندارید
حتی اگر نیت شما کمککردن به دیگری است، لازم است در این باره از خودش سوال کنید. کمک نباید از طرف ما به دیگری تحمیل شود. چطور میتوانم کمک کنم که استاینر آن را پرسش تنبل نامیده، شما را به فرد مفیدتری برای افراد تحت مدیریتتان تبدیل میکنید. شما میبینید که کمی تنبلیکردن چیز خوبی است. به این شکل شما نهتنها موثرتر هستید، بلکه احترام بیشتری هم برای خود میخرید.
اگر پاسخت به این مثبت است، به چه چیز پاسخ منفی میدهی؟ قدرت نه گفتن
اساس و پایهی استراتژی خیلی از اوقات، انتخاب کارهایی است که نباید انجام بدهید. وقتی این سوال استراتژیک را میپرسید، به قلب مشکل میزنید و به طرف مقابل کمک میکنید یک استراتژی مناسب برای حل مشکلش انتخاب کند. شفافسازی آنچه واقعا قرار است انجام شود و تفکیک آن از کارهایی که قرار نیست انجام شود، تمرکز بر صراحت و دقت موضوع را بالا میبرد.
چه چیزی برایت از همه مفیدتر بود؟ از خودت چه آموختی؟
چگونگی پایاندادن به مکالمه نیز به اندازهی آغازش مهم است. پرسش یادگیری میتواند یک پایان قدرتمند باشد و شما را نابغه جلوه دهد. کار شما در مقام مدیر و رهبر این است که کمک کنید فضایی برای افراد فراهم شود که فرصتهای یادگیری را هرچه بیشتر تجربه کنند. این پرسش پرمایه و مثبت را برای خاتمهی مکالمهی خودتان انتخاب کنید و از نتایجش شگفتزده شوید.
هر چقدر میتوانید عادت کنجکاوی را در خودتان پرورش دهید. هر چقدر میتوانید پرسشگری را با نصیحتکردن و راهکار ارائه دادن جایگزین کنید تا شیرینی رهبری بر دلها را بهعنوان یک مدیر توانمند بچشید. با کوچآموز برای یادگیریها و آگاهیهای بیشتر همراه باشید.
قوانین ارسال دیدگاه در سایت